جدول جو
جدول جو

معنی رفیق خراسانی - جستجوی لغت در جدول جو

رفیق خراسانی
(رَ قِ خُ)
از فدائیان حسن صباح بود و عبدالرحمان قزوینی و مفتی اصفهانی و ابوالعلاء و جز آنان به کوشش وی بقتل رسیدند (در حدود سال 550 هجری قمری). رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 جزء 4 ص 468 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ)
رضی خراسانی. میرزا رضی فرزند شفیعای خراسانی، از گویندگان قرن یازدهم هجری قمری بود. اشعار زیر از اوست:
به مجلس آمدی خون دردل مینا به جوش آمد
قدح برکف گرفتی نشئۀ صهبا به جوش آمد
که امروز از نگارین پیکران گلچین گلشن شد
که گل درغنچه همچون باده در مینا به جوش آمد.
(از صبح گلشن ص 178).
رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 و تذکرۀ نصرآبادی صص 80-81 و فرهنگ سخنوران شود
لغت نامه دهخدا